بر عشق چرا لرزم
اگر او خوش نیست ؟
ور عشق خوش است
این همه فریاد چراست ؟
بیمار غمم
عین دوایی تو مرا ..
او
به آزار دل ما
هر چه خواهد آن کند
ما
به فرمان دل او
هر چه گوید آن کنیم ..
عشقی دارم پاکتر از آب زلال
این باختن عشق مرا هست حلال
عشق دگران بگردد از حال به حال
عشق من و معشوق مرا نیست زوال ..
در کدامین پرده پنهان بود عشق
کس نداند کس نبیند جای او
عشق چون خورشید ناگه سر کند
برشود تا آسمان غوغای او ..