به پایان فکر نکن
اندیشیدن به پایان هر چیز
شیرینی حضورش را تلخ میکند
بگذار پایان تو را غافلگیر کند
درست مثل آغاز ..
برچسب: صادق هدایت
مردم باید گشنه و محتاج و بی سواد و خرافی بمانند تا مطیعِ ما باشند … !
هیچ میدانید ما بیشتر به گدا احتیاج داریم تا گدا به ما ؟!
چون ما باید تصدیق بدهیم، اعانه جمع کنیم، غصه خوری بکنیم تا نمایش داده باشیم، و بعلاوه وجدانِ خودمان را راحت بکنیم ..
حاجی آقا
#صادق_هدایت
آدمیزاد یکه و تنها و بی پشت و پناه است و در سرزمین ناسازگار گمنامی زیست میکند که زاد و بوم او نیست، با هیچ کس نمیتواند پیوند و وابستگی داشته باشد. خودش هم میداند ..
من از بس چیزهای متناقص دیده و حرف های جور به جور شنیده ام و از بسکه دید چشم هایم روی سطح اشیاء مختلف سابیده شده این قشر نازک و سختی که روح پشت آن پنهان است حالا هیچ چیزی را باور نمی کنم به ثقل و ثبوت اشیاء به حقایق آشکار و روشن همین الان هم شک دارم ..
من احتیاج به این چشم ها داشتم
و فقط یک نگاه او کافی بود
که همه مشکلات فلسفی و معماهای الهی را
برایم حل بکند.
به یک نگاه او
دیگر رمز و اسراری
برایم وجود نداشت ..
برف ده سالگي بخاطر آدم برفي هايش
برف چهارده سالگي بخاطر اخبار و تعطيلي هايش
برف هجده سالگي را درست يادم نيست در ميان افكار يخ زده بودم
برف بيست سالگي قدم زدن هاي عاشقانه و رد پاهايم
برف بيست و پنج سالگي به بعد فقط سرد بود و سرد بود و سرد ..