تو التیام تمام عشق های مایوس و نیمه کاره ای
آغاز صبح خوش یُمنی
شفقی
شروع دوباره ای
سخاوت رودی تو
شکیبایی بی حد کوه
راهی
مسیر روشنی
اشاره ای ..
شعر از رسول ادهمی / تو که باشی
تو که باشی
غم مرا
به اسم که هیچ
به قیافه هم نمیشناسد ..
شعر از رسول ادهمی / من صدای نفست را سلامی می دانم
من
صدای نفست را سلامی می دانم
که آفتاب
اولین بار
به دانه ی گندم داد ..