عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند ..
متن کامل غزل ‘ در نظر بازی ما بیخبران حیرانند ‘ از حافظ شیرازی
در نظر بازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست
ماه و خورشید همین آینه میگردانند
عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم
آه اگر خرقه پشمین به گرو نستانند
وصل خورشید به شبپره اعمی نرسد
که در آن آینه صاحب نظران حیرانند
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشقبازان چنین مستحق هجرانند
مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار
ور نه مستوری و مستی همه کس نتوانند
گر به نزهتگه ارواح برد بوی تو باد
عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند
زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد
دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
گر شوند آگه از اندیشه ما مغبچگان
بعد از این خرقه صوفی به گرو نستانند ..
5 دیدگاه دربارهٔ «شعر از حافظ / عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی»
منظور از دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند چیست؟
به نظر بنده ، یعنی کسیکه قرآن میخواند و مفاهیم آن را درک میکند ، غم و ترس که همون دیو هست ، از زندگی او بیرون میرود ، آیه قرآن میفرماید: کسانیکه ایمان دارند ، نه میترسند و نه غمگین میشوند.
ایمان چیه ،تعریف میکنین؟؟
ایمان چیه ،تعریف میکنین؟؟
یعنی امید داشتن برای زندگی و خدا رو باور داسته باشی تو قلبت 🌹